اطلاع رسانی و ارتباطات /حمیدرضا نـجفی
امروز دو کارشناس زبده در رادیو اقتصاد درباره شرایط بعد از برجام صحبت میکردند. یکی از سرمایهگذاری خارجی دفاع میکرد، زیرا معتقد بود اشتغالزایی میکند و دیگری مخالفش بود، چون اعتقاد داشت باعث تغییر هویت ما و زمینه نفوذ بیگانه میشود. آنچه این دو عزیز به آن توجه نداشتند، این بود که: «اصلا در این مملکت امکان سرمایهگذاری خارجی در معنای رایج آن ممکن نیست».
حکایت اقتصاد این مملکت داستان پارکینگ آپارتمان ماست. ۱۲ واحد دارد و ۶ پارکینگ. کنج فضای عمومی پارکینگ هم یک فضای خالی مشاء است که میتوان در آن یک اتومبیل پارک کرد. در این آپارتمان تنها بنده ریموتِ در پارکینگ را ندارم. آنهایی که حق پارک دارند که هیچ، آن ۵ واحد دیگر هم با قرض گرفتن یکباره ریموت از یک نفر از روی آن کپی ساخته اند. من بارها درخواست کرده ام آن مشاء را به من بدهند و در ازایش ماهانه پولی بگیرند تا به زخم مخارج ساختمان بزنند. اما هیچ کس قبول نکرده. گاهی یکی از کسانی که حق پارکینگ دارد ، اتومبیل مهمانش را آنـجا میگذارد. گاهی آنهایی که حق پارکینگ ندارند، یواشکی اتومبیلشان را آنـجا پارک میکنند. بعضی وقت ها هم تعداد متقلبین دوتا می شود و آن وقت است که صدای دعوا و داد و بیداد از زیرزمین در ساختمان میپیچد. اما آخرش طرفین دعوا همیشه روی هم را می بوسند (چون از جنس هم هستند) و با پادرمیانی، خلاصه یکی از حق نداشتهاش می گذرد.
وضعیت اقتصاد این مملکت هم همین است و امکان سرمایهگذاری خارجی، مصداق همان فضای مشاء (که سرمایهی همه اهالی است، هرچند به همه تعلق دارد، اما مال هیچ کس به تنهایی نیست). اگر خارجی بخواهد اتومبیل (سرمایه) اش را در آنـجا پارک کند، یا باید مثل نمونه ایرانی متقلب شود یا با همدستی با یکی و بوسیدن روی او چند صباحی آن فضا را در اختیار بگیرد. در این صورت هم که دیگر خارجی نیست، ایرانی شده! و راه تقلب و تبانی و حقه بازی را یاد گرفته! و تازه تضمینی هم برای بقا و دوام او نیست، چون ممکن است یکی از ساکنین گردن کلفت پیدا شود و آنـجا را از دستش دربیاورد.!
باید به این دوستان کارشناس گفت: خیالتان راحت، سرمایهگذاری خارجی آنطور که شما گمان میبرید اتفاق نخواهد افتاد. پس نه به اشتغالزایی آن دلخوش باشید و نه از زمینهسازی آن برای نفوذ بیگانه بهراسید.