اطلاع رسانی و ارتباطات
اطلاع رسانی و ارتباطات

اطلاع رسانی و ارتباطات

ترفندهای بازاریابی داعش

اطلاع رسانی و ارتباطات /حمیدرضا نجفی

اخیراً گزارشی جالب و تکان دهنده از الیزه لُگِوِل، روزنامه‌نگار و گزارشگر فرانسوی، در تلویزیون ملی فرانسه انتشار پیدا کرده که موید اهمیت ارتباطات (به طور عام) و بکارگیری ترفندهای آن در بازاریابی (به طور خاص) است، توجه شما را به خلاصه ای از این گزارش جلب می کنم:


ترفندهای بازاریابی داعش در فیلم‌های ویدیویی منتشر شده در اینترنت

الیزه لُگِوِل


برای اولین بار بود که این فیلم‌ها را می دیدم. غافلگیری واقعی، پی بردن به این نکته بود که گروه داعش از تکنیک های بازاریابی برای اقناع گروه‌های مختلف اجتماعی استفاده می کند.

در ویدیوهایی که اعضای القاعده در سال ۲۰۰۰  منتشر می‌کردند، بیانیه ها یا سخنرانی‌ها نامفهوم بودند، به زبان پشتو تولید می شدند و ترجمه ای ناقص داشتند و امکان بازشناسی آن‌ها برای کسانی که در اروپا زندگی می کردند، تقریباً ناممکن بود. طالبان فیلم‌ها را در نوارهای وی اچ اس ضبط می کردند و به شکلی غیرمستقیم برای شبکه الجزیره می فرستادند.

برعکس، ویدیوهای داعش بسیار خوب تولید شده اند، با تصاویری حاوی کدهای سینمایی و بازی‌های رایانه ای. این‌ها کدهای فرهنگ جهانی هستند و برای جوانان همه نقاط جهان یکسان [و قابل شناسایی و در نتیجه قابل تأثیر]. نکته ی جالب این است که رسانه‌ها نیز کانون توجهات خود را روی خشونت این ویدیوها می گذارند. لذا، هم تلاش قابل توجهی برای تولید این ویدیوها وجود دارد، و هم میل زیادی برای انتشار آن ها. برای این منظور، کافی است داعش به اینترنت دسترسی داشته باشد تا تصاویر به سرعت و به طور خودکار از طریق شبکه‌های اجتماعی منتقل [و همه گیر و جهانی] شوند.

انتشار این ویدیوها، دو هدف را دنبال می کند: اول ایجاد وحشت و بعد،جذب نیرو. هیچ جزییاتی در این فیلم‌ها اتفاقی نیست. انتخاب زبان، ملیت جلادان، لهجه آن‌ها و سایر موارد. حتی فیلمی به زبان روسی ترجمه و منتشر شده که نشان می‌دهد یک جوان قزاق جاسوس های روس را می‌کشد. این فیلم به طور خاص برای اقناع جوانان قزاق تولید شده است. به همین صورت، در ویدیوهای اخیر که برای تهدید فرانسه فرستاده شده، می‌بینیم که یک فرانسوی و یک بلژیکی از لفاظی‌ها و ادبیاتی در گفتار خود استفاده می‌کنند که برای هدف گیری مردم و مخاطبان فرانسوی سازگار است و برای تشویق جوانان به پیوستن به صفوف خود یا بمب گذاری در فرانسه یا بلژیک، به آن‌ها می گویند: «به شما تنها حداقل حقوق یا کمک‌های اجتماعی تعلق می گیرد. شما تحقیر شده اید. بیایید به ما بپیوندید». [قابل توجه اینکه مشکل بیکاری و کمی حقوق، درد مشترک جوانان خانواده‌های مهاجر در فرانسه است و اکثر آن‌ها تفاوت‌های نژادی و زبانی را دلیل اصلی این مساله می دانند.م].

مثالِ «جان کانتلی»، روزنامه‌نگار بریتانیایی و گروگان داعش از سال ۲۰۱۲ نیز مورد بحث‌های زیادی قرار گرفته. او را می‌بینیم که در مجموعه‌ی ویدیوهایی با عنوان «با دقت گوش کنید»، از سیاست‌های خارجی غرب انتقاد می کند. او در ابتدا لباس نارنجی زندانی ها را بر تن دارد و بعد به تدریج، لباس عادی شهروندی: مثل یک گزارشگر در صحنه که در حرکات و گفتار خود آزاد است. این دوگانگی مخصوصاً اعمال شده: او یک گروگان است، اما آزاد، و بخصوص آزاد در بیان و اظهار عقیده. داعش کدها را از «گفته های یک گروگان» به «اظهار نظر آزادانه ی یک روزنامه نگار» تغییر داده است. این یک سوء‌استفاده ی فاحش، اما بسیار بسیار مؤثر برای ایجاد تردید در ذهن است. یک ترفند فوق‌العاده هوشمندانه.

در پس این ترفندهای ارتباطی و به ویژه ساخت این فیلم‌های «دیدنی»، یک کارشناس ارتباطات وجود دارد. اوست که ویس را مامور فیلم گرفتن از جهادیون کرده است. انتخاب این رسانه ی برخط به هیچ وجه اتفاقی نیست. هدف واضح است: تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان جوان برخط.

جوامع ما مدرنیته ی جهادگرایی جدید را دست کم گرفته اند. مخاطبان عام ما دوست دارند جهادیون مثل «ریشوهای عقب‌مانده ی بی رحم و بی قانون» در کاریکاتورها کشیده شوند، اما در‌واقع آن‌ها یک کلاشینکوف در یک دست دارند و یک اسمارت فون در دست دیگر. آن‌ها کاملاً بر کدهای ارتباطی جهان مدرن مسلطند؛ حتی بیشتر، با آن‌ها بزرگ شده اند.

اما در مورد خشونت که برای ما غیرقابل درک و غیرقابل قبول است، داعش از منطق خاصی پیروی می کند. در‌واقع در بین مبارزان، جوانانی عصبی و تشنه ی خشونت وجود دارند که در توهم برخورداری از یک قدرت مطلق به سر می برند؛ اما همزمان اعضایی هم در این گروه هستند که بسیار ساختارگرا هستند و در یک نبرد عمیقاً ایدئولوژیک به سر می برند؛ و آن، ایده‌ی فتح نهایی مسلمین و پیروزی خلیفه ی مسلمانان بر کفار است؛ و در این حوزه ی مبتنی بر ایدئولوژی، خشونت سلاحی است که به بعضی از منطق های آن‌ها پاسخ می دهد، از جمله به نگاه آن‌ها به قانون قصاص. آن‌ها می گویند: «شما به مسلمانان ستم می کنید، ما هم با خشونت این کار شما را جبران می کنیم».

من هم به سرعت متوجه شدم که خودم هم [به عنوان روزنامه نگار] در حوزه ی ادبیات و برخی قالب‌های دیگر محدود و محصورم. جای خوشحالی دارد که شاهد بهت و حیرت در استفاده داعش از کدهای ارتباطی باشیم. در واقع، ما هم در حوزه ی ادبیاتِ [فرهنگ گفت و گویِ] ناسازگار خود به دام افتاده ایم. جوامع غربی، دچار یک وقفه ی واقعی در حوزه ی ارتباطات و گفت و گوی متقابل شده اند.

اسلام هراسی بخشی از استراتژی ها (ترفندها) ی آنهاست. چیزی که من از رمزگشایی پیام‌های آن‌ها فهمیدم، این بود که اسلام هراسی هم جزئی از برنامه‌های گروه داعش است. چیزی که آن‌ها می خواهند، در واقع، برخورد بین تمدن هاست. یک نبرد بین دو دنیای آشتی ناپذیر، مبتنی بر پیشگویی پیامبر آن‌ها از یک جنگ بزرگ بین «صلیبیون» و «سپاه حق» قبل از پایان دنیا. با این کار [دنبال کردن پیشگویی پیامبر] سعی می کنند مسلمانان را مجبور به اطاعت از خود کنند و آن‌ها را وادارند که حتی به صورت ناخودآگاه، دنباله روی برنامه ی آن‌ها را شوند.

چاره چیست؟

به نظر می‌رسد که گفت و گو موثرتر از سانسور باشد. در غیر این صورت، باید در شبکه‌های اجتماعی موج وسیعی از بسته شدن حساب‌های کاربری فعال در این زمینه به راه بیفتد، اما این کار به بازی موش و گربه بیشتر شبیه خواهد شد، چون به سرعت حساب‌های جدیدی باز می شوند. مساله‌ی اصلی در گفت و گوهای مقامات دولتی یا تبلیغات رسانه ای این است که جوانانی که قابلیت اقناع شدن توسط جهادگران را دارند، نه اعتقادی به دولت دارند و نه رسانه ها.

به گمان من، راه حل مناسب، در نشر اظهارات اعضای قبلی این گروه است که قبلاً به صفوف داعش پیوسته اند و اکنون حرفی برای گفتن دارند که می‌تواند شنیدنی باشد.

پنج شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۳

پخش: Francetv info

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد